دانلود مجموعه های آموزشی مرکز آموزش زبان آوا


جولای

11

2016
اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش چهارم

اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش چهارم

اصطلاح  Get in a wreck یا Have a wreck از این اصطلاح برای اشاره به تصادف شدید استفاده میشه.   :Example 1 I just got in a wreck on the way over here “تو راه که میومدم اینجا بدجور تصادف کردم”   :Example 2 I was in a wreck the other day and my car was totaled. He was at fault “چند روز پیش بدجور…

ادامه مطلب


جولای

11

2016
اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش سوم

اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش سوم

  برای اشاره به تصادف جزئی از عبارت Fender bender به عنوان “اسم” استفاده میشه.   :Example 1 .I can’t believe the damage is going to cost me 800 bucks. It was just a fender bender “باورم نمیشه این خسارت ۸۰۰ دلار برام خرج داشته باشه. همش یه تصادف جزئی بود”   :Example 2 .A: I got into a car accident coming home from work…

ادامه مطلب


جولای

11

2016
اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش اول

اصطلاحات مربوط به تصادف – بخش اول

عبارت T- bone‌ اشاره داره به تصادف از بغل که در تصویر بالا می‌بینید.   :Example I got T-boned going through an intersection “داشتم از چهارراه رد میشدم که یکی اومد زد وسط ماشینم”


اکتبر

12

2015
لوازم آرایشی در زبان انگلیسی

لوازم آرایشی در زبان انگلیسی

Eyebrow pencil مداد ابرو   Eye shadow سایه چشم   Base / Foundation کرم سفیدکننده یا همون کرم هایی که قبل از آرایش استفاده می کنند.   Blusher / Rouge سایه گونه   Lipstick رژ لب   Mascara ریمل   Nail polisher لاک ناخن   Nail clippers ناخن گیر   Nail file سوهان ناخن   Shaving gel ژل اصلاح صورت   Shaving foam کف اصلاح…

ادامه مطلب


اکتبر

06

2015
کلمات و عبارات مرتبط با رانندگی

کلمات و عبارات مرتبط با رانندگی

get in/out of a car سوار/ پیاده شدن back up/ reverse دنده عقب رفتن put the brakes on ترمز گرفتن skid سر خوردن/ لیز خوردن (موقع محکم ترمز گرفتن) shift gear دنده عوض کردن beep بوق زدن overtake (BrE) / pass (AmE) سبقت گرفتن speed up سرعت گرفتن change lanes عوض کردن لاین get on a freeway/ highway وارد بزرگراه /اتوبان یا جاده شدن get…

ادامه مطلب


اکتبر

06

2015
کلمات و عبارتهایی کاربردی مربوط به “دندان”

کلمات و عبارتهایی کاربردی مربوط به “دندان”

Root Canal=روت کانال Cavity= کرم خوردگی دندان Crown= روکش دندان Denture=دندان مصنوعی Filling= بازسازی ساختار دندان از دست رفته با استفاده از موادی مانند فلز، آلیاژ، پلاستیک یا چینی استفاده می شود. Implant=دندان کاشتن Orthodontist=ارتودنسی Root=ریشه Veneer=روکش Abrasion=سایش General Anesthesia=بیهوشی عمومی Local Anesthesia=بی حسی موضعی Biopsy=بافت برداری Bridge=پل Bleaching=سفید کردن tooth extraction/Pulling Teeth=دندان کشیدن tooth abscess=آبسه دندان wisdom teeth=دندان عقل milk teeth=دندان های شیری Gum=لثه…

ادامه مطلب


آگوست

06

2014
میوه ها

میوه ها

Greengage گوجه سبز Fig انجیر Medlar ازگیل Persimmon خرمالو Pomegranate انار Cherry گیلاس Sour cherry آلبالو Mulberry توت Black berry شاه توت Straw berry توت فرنگی Raspberry تمشک Wild berry زالزالک Bar berry زرشک Green almond چاغاله بادام Orange پرتقال Sour orange نارنج Tangerine نارنگی Lemon لیمو ترش (زرد بزرگ) Lime لیمو ترش (سبز و کوچک) Melon خربزه Water melon هندوانه Cantaloup طالبی Dew melon…

ادامه مطلب


ژوئن

15

2014
دیالوگ‌های رایج در فیلم‌ها قسمت دوم

دیالوگ‌های رایج در فیلم‌ها قسمت دوم

1. I got nothing to lose “من چیزی برای از دست دادن ندارم” 2. He framed me. I have nothing to do with that “برام پاپوش دوخته. من در این قضیه هیچ دخالتی نداشتم” 3. The suspect has been spotted “مظنون شناسایی شد (ردیابی کردیم، جاشو پیدا کردیم)” 4. We would be better off if we get a divorce “به نفعه هردومونه که طلاق بگیریم”…

ادامه مطلب


مه

17

2014

وصل کردن – connect

وقتی زنگ میزنین مثلا به یه شرکتی و می خواین که با شخص خاصی صحبت کنین ، به منشی اون شرکت و یا هر کسی که پاسخگوی تلفن شماس میگین که “منو وصل کن به فلان شخص” یا “منو وصل کن به دفتر فلانی”. برای این منظور می تونین از get یا connect استفاده کنین. به این صورت که اگه می خواین بگین که شما…

ادامه مطلب


مه

17

2014
دیالوگ‌های رایج در فیلم‌ها قسمت اول

دیالوگ‌های رایج در فیلم‌ها قسمت اول

۱٫ It makes me sad to see you like this “خیلی ناراحت میشم وقتی تو رو تو رو اینجوری می بینم (تو این وضعیت می بینم)” ۲٫ I broke up with her. She’s so hard to get along “باهاش بهم زدم. کنار اومدن با اون کار دشواریه” ۳٫ You’ve got no manners “خیلی بی ادب هستی” ۴٫ You can’t possibly understand how I feel “امکان…

ادامه مطلب


مارس

01

2014
واحدهای شمارش

واحدهای شمارش

a pair of shoes یک جفت کفش a drop of water یک قطره آب a bunch of grapes یک خوشه انگور a bunch of flowers یک دسته گل a lump of coal یک تکه زغال a stack of plates یک دسته بشقاب a row of seats یک ردیف صندلی a string of beads یک رشته مهره a ball of string یک کلاف کاموا a pile…

ادامه مطلب



صفحه 1 از 212